کشور کانادا با وسعت تقریبا 1/9 میلیون کیلومتر مربع، از نظر سطح خشکی، دومین کشور بزرگ جهان (پس از روسیه) و تقریبا دو پنجم آمریکای شمالی را به خود اختصاص داده است. بخشی از مرزهای این کشور به اقیانوس آرام، قطب شمال و اقیانوس اطلس ختم میشود و طولانیترین خط ساحلی جهان و همچنین نزدیک به 9 هزار کیلومتر مرز زمینی با ایالات متحده دارد.
کانادا از 10 استان و سه قلمرو تشکیل شده است که هر کدام حکومت خاص خود را دارند. جمعیت کانادا حدود 38 میلیون نفر و اندازه اراضی و جمعیت هر استان و قلمرو نسبت به هم متفاوت است. تقریبا از هر 10 نفر کانادایی، 9 نفر (بیش از 33 میلیون) در استانهای جنوب غربی و جنوب شرقی مانند بریتیش کلمبیا، آلبرتا، انتاریو و کبک زندگی میکنند. همچنین در نظر داشته باشید که کانادا از نظر فرهنگی، کشوری با تنوع بالا، دارای ساکنان بومی و همچنین مهاجران زیادی است.
کانادا، کشوری با اقتصاد بزرگ و توسعهیافته، دهمین قدرت اقتصاد در جهان و یکی از اعضای گروه بیست (G20) و گروه هفت (G7) است. این کشور چهارمین صادرکننده بزرگ نفت در جهان و شریک تجاری اصلی آن ایالات متحده و قرارداد تجارت آزاد را تحت عنوان توافقنامه ایالات متحده، کانادا و مکزیک امضا کرده است.
موسسه خانه آزاد در گزارش خود در سال 2021 از 100، به کانادا امتیاز 98 و عنوان آزاد را داد. در این گزارش، به سابقه خوب حکومت کانادا در زمینه احترام به حقوق سیاسی و آزادیهای مدنی و همچنین تلاشهای دولت فدرال برای رسیدگی به جریانات تبعیض و سایر چالشهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی پیشروی مردم بومی و سایر جمعیتهای آسیبپذیر اشاره شده است.
رفتار انسانی با زندانیان، حق شهروندان بر حفظ حریم خصوصی و آزادی مذهبی و رسانهای، از جمله دیگر مزیتهای حکومت کانادا است. جالب است بدانید که در فهرست جهانی آزادی مطبوعات در سال 2021، کانادا رتبه چهاردهم از نظر سطح آزادی روزنامه نگاران در بین 180 کشور جهان را دارد.
سیستم سیاسی کانادا
سیستم سیاسی کانادا به صورت دموکراسی پارلمانی و بر پایه سیستم سیاسی وست مینستر بریتانیا شکل گرفته است. اما برخلاف بریتانیا (و مانند استرالیا)، ساختار حکومتی کانادا بر پایه دولت فدرال و قدرت قانونگذاری بین دولت فدرال و دولت های استانی و محلی (شهری) تقسیم شده است. کانادا دارای سیستم پادشاهی مشروطه و ریاست دولت با فرماندار کل (نماینده ملکه الیزابت بریتانیای کبیر) مشترک است.
از جمله امتیازات نظام سلطنتی میتوان به این موارد اشاره کرد:
- ارائه توصیه نامه سلطنتی به لوایح پیشنهادی برای صرف درآمدهای دولت
- موافقت سلطنتی برای لوایح تصویب شده توسط سنا و مجلس عوام برای تبدیل به قانون شدن
- انتصاب بسیاری از مناصب مهم (مانند مناصب قضایی و دیپلماتیک)
- انحلال مجلس قبل از انتخابات و گشایش و ختم جلسات پارلمان و انتخاب نخست وزیر (بر اساس کنوانسیون، رهبر حزبی که بیشترین کرسی ها را در مجلس عوام پس از انتخابات عمومی دارد).
فرماندار کل نخست وزیر را از طرف ولیعهد پس از آرا حداکثری پارلمان، منصوب می کند. سایر اختیارات ولیعهد به توصیه دولت منتخب دموکراتیک اعمال میشود. در نتیجه، به غیر از برخی «اختیارات خاص»، عنوان رئیس دولت تا حدود زیادی حالت نمادین دارد و نخست وزیر و کابینه آن مسئول اداره کانادا هستند.
ساختار سیاسی کانادا به چه شکلی است؟
استقلال سیاسی کانادا
قانون کانادا که قانون اساسی سال 1982 نیز نامیده می شود، در 25 مارس 1982 توسط پارلمان بریتانیا تصویب شد و ملکه الیزابت دوم در 17 آوریل 1982، کانادا را از نظر سیاسی کاملا مستقل اعلام کرد.
در این بخش از مقاله بر اساس نمودار زیر، ساختار سیاسی کشور کانادا با جزئیات، توضیح داده شده است:
1. حکومت فدرال
در راس سیستم فدرال کانادا، قوه مقننه، مجریه و قضاییه فدرال قرار دارند. قوه مجریه (نخست وزیر و وزرا) براساس رای قوه مقننه (دولت پارلمانی) انتخاب می شود که بر اساس نتایج پارلمان فدرال و اکثریت آرا در دو مجلس کانادا (مجلس سفلا و عوام) است.
انتخابات حداقل هر چهار سال یکبار برگزار می شود. بنابراین وزرای دولت هم بخشی از قوه مجریه و هم بخشی از قوه مقننه هستند. دولت نیازی به اکثریت آرا در مجلس علیا یا همان سنا ندارد.
براساس اصل «دولت مسئول»، کار وزرا توسط سایر نمایندگان مجلس مورد بررسی دقیق قرار می گیرد و همیشه دولت در برابر مجلس پاسخگو است. علاوه بر این، دولت باید حمایت اکثریت اعضای مجلس عوام را برای ماندن در سمت خود حفظ کند.
حکومتی را که توسط حزب یا ائتلافی از احزاب تشکیل می شود که اکثریت کرسی های مجلس عوام را در اختیار دارند، دولت اکثریت می نامند.
اگر حزب صاحب قدرت، کرسی های بیشتری نسبت به هر حزب دیگری داشته باشد، اما نتواند بیش از نصف این کرسی ها را در اختیار بگیرد، دولت تحت عنوان دولت اقلیت شناخته می شود. دولت های اقلیت برای حکومت به حمایت اعضای دیگر احزاب سیاسی وابسته هستند.
اگر پیشنهاد عدم اعتماد مجلس عوام مصوب شود، بر اساس کنوانسیون، دولت باید به نفع اپوزیسیون رسمی استعفا دهد یا پیشنهاد انحلال مجلس عوام توسط فرماندار کل را دهد.
الف) قوه مقننه حکومت فدرال
پارلمان فدرال متشکل از نماینده ملکه (فرماندار کل) و دو مجلس پارلمانی، مجلس عوام و سنا است.
قدرت قانونگذاری مجلس قوه مقننه کانادا (پارلمان) نهاد فدرالی است که قدرت وضع قوانین، افزایش مالیات و مجوز تصمیم گیری برای مخارج دولت را دارد.
پارلمان کانادا دو مجلسی، یعنی دارای دو مجلس سنا و مجلس عوام است. اختیارات پارلمان کانادا در حوزه مسائل مرتبط با منافع ملی مانند دفاع ملی، امور خارجه، بیمه کار، بانکداری، مالیات های فدرال، اداره پست، شیلات، کشتیرانی، راه آهن، تلفن ها، خطوط لوله، زمین ها و حقوق بومیان و حقوق جزا است.
- ساختار قوه مقننه
کشور کانادا دارای پارلمان دو مجلسی و یکی از آنها، مجلس عوام (مجلس سفلی) مجمع منتخب پارلمان، است. اعضای آن پس از هر دوره چهار ساله انتخاب می شوند. در حال حاضر 338 کرسی در مجلس عوام وجود دارد. کرسی ها با استفاده از فرمول موجود در ماده 51 قانون اساسی و نسبت به میزان جمعیت هر استان براساس داده های اداره آمار کانادا، به هر استان اختصاص داده می شود.
آخرین بار این تخصیص کرسی در 15 اکتبر 2021 انجام شد و منجر به اضافه شدن چهار کرسی به پارلمان فدرال شد که بریتیش کلمبیا (1+)، آلبرتا (+3) و انتاریو (+1) کرسی به دست آوردند و کبک یک کرسی را از دست داد.
مجلس سنا، یا مجلس علیا، از 105 سناتور تشکیل شده است که توسط فرماندار کل به توصیه نخست وزیر، به نمایندگی از مناطق، استان ها و قلمروهای کانادا منصوب می شوند.
پس از انتصاب، سناتورها می توانند تا زمان بازنشستگی اجباری در سن 75 سالگی به خدمت خود ادامه دهند. رئیس مجلس سنا به توصیه نخست وزیر توسط فرماندار کل برای یک دوره غیرمعین منصوب می شود و نخست وزیر می تواند هر زمانی که بخواهد شخصی را جایگزین او کند.
سناتورها باید حداقل 30 سال سن داشته باشند و دارایی خالص آنها باید به ارزش حداقل 4000 دلار کانادا باشد و باید در استان یا منطقه منتسب شده، ساکن باشند.
مجلس عوام، بزرگترین حزب غیرحکومتی (معمولا دومین حزب بزرگ در مجلس، زیرا بزرگترین حزب معمولا دولت را رهبری میکند) اپوزیسیون رسمی است و رهبر آن را، رهبر اپوزیسیون می نامند. آنها وزرای سایه (وزرای حزب مخالف) را انتخاب می کنند که کار وزرای دولت را تحت نظر دارند.
رهبر اپوزیسیون به اندازه یک وزیر حقوق میگیرد. رهبر هر حزبی که حداقل 12 کرسی داشته باشد، نیز حقوق بیشتری نسبت به یک نماینده عادی دریافت می کند. هم دولت و هم اپوزیسیون در مجلس سنا نماینده دارند و سناتورهای دولتی توسط «رهبر دولت» و سناتورهای اپوزیسیون توسط رهبر دیگر اپوزیسیون انتخاب می شوند.
مجلس به صورت کمیته ها، شبکه های پارلمانی و گروه های کشوری کار می کند. در حال حاضر 27 کمیته عوام، 24 کمیته اصلی و فرعی سنا و 3 کمیته مشترک بین دو مجلس وجود دارد. کمیته های بین دو مجلس کمیته های مورد توجه پارلمان اروپا شامل کمیته روابط خارجی و توسعه بین المللی در مجلس عوام و کمیته روابط خارجی و تجارت بین المللی در مجلس سنا است.
- روابط پارلمانی اتحادیه اروپا و کانادا
هیئت پارلمان اروپا برای روابط با کانادا در سال 1975 برای نظارت بر روابط پارلمان با کانادا تأسیس شد. سالانه جلسات بین پارلمانی بین اعضای پارلمان اروپا و نمایندگان کانادا به طور متناوب بین بروکسل و محل برگزاری آن در کانادا، معمولا اتاوا، برگزار می شود.
این جلسات معمولا با توافق نمایندگان بر سر یک بیانیه مشترک خاتمه می یابد. جدیدترین و چهلمین نشست بین پارلمانی اتحادیه اروپا و کانادا در روز پنجشنبه 14 مارس 2019 در استراسبورگ برگزار شد. گفتگوها درباره تحولات سیاسی در اتحادیه اروپا و کانادا (انتخابات، مهاجرت، محیط زیست و تغییرات آب و هوایی، برگزیت یا خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا) و تجارت بود.
- تصویب قوانین
قانون پیشنهادی دولت در یکی از دو مجلس، معمولا در مجلس عوام، توسط یک وزیر معرفی می شود. بررسی صورت حساب های هزینه یا مالیات باید ابتدا توسط مجلس عوام انجام شود. هر لایحه قبل از این که برای تصویب نهایی آماده شود، در طی یک فرآیند دقیق بررسی، مورد بحث، ارزیابی و اصلاح از طریق هر دو مجلس قرار می گیرد. همچنین مجلس عوام میتواند لوایح و طرحهای خارج از موارد مدنظر اعضای کابینه را پیشنهاد کند. همه قوانین برای تبدیل شدن به قانون باید توسط هر دو مجلس به شکل یکسان تصویب شوند و موافقت سلطنتی (امضای فرماندار کل) را دریافت کند.
مقالات مفید برای آشنایی بیشتر با کشور کانادا
ب) قوه مجریه حکومت فدرال
ملکه الیزابت ملکه کانادا و رئیس دولت کانادا است. قانون اساسی قدرت اجرایی حکومت فدرال را به ملکه واگذار کرده و به او اختیار انتساب فرماندار کل را داده است. بر اساس کنوانسیون، فرماندار کل طبق توصیه نخست وزیر و وزیران عمل می کند.
این بدان معناست که در عمل نخست وزیر و وزرا قدرت اجرایی را در دست دارند. با این حال، در شرایط استثنایی، فرماندار کل این اختیار را دارد که در برخی موارد به طور مستقل عمل کند (که این قدرت را “اختیارات ذخیره” می نامند). این اختیارات مانند تصمیمات برای انحلال مجلس و تعیین یا عزل نخست وزیران است.
وظایف فرماندار کل در قانون اساسی عبارتند از:
- نظارت بر این که کانادا همیشه نخست وزیر و دولتی مورد اعتماد پارلمان داشته باشد.
- شرکت در مراسم سوگند خوردن نخست وزیر
- وزرای کابینه و رئیس دادگستری کانادا، احضار
- تعلیق و انحلال مجلس
- ایراد سخنرانی در زمینه دستور کار دولت
- اعطای موافقت سلطنتی به مصوبات پارلمان
- انتصاب اعضای شورای خصوصی
- معاون فرمانداران و برخی قضات به توصیه نخست وزیر و امضای اسناد رسمی مانند دستورات در شورا.
نخست وزیر، رئیس دولت، رهبر منتخب حزب (یا بزرگترین گروه از احزاب) است که اکثریت مجلس عوام را در اختیار دارد.
نخست وزیر وزرای هر دو مجلس را انتخاب و وظایف آن ها را تعیین می کند. وزرای ارشد کابینه دولت را تشکیل می دهند که به ریاست نخست وزیر در مورد سیاست های اصلی و پیشنهادات قانونی تصمیم گیری می کنند. وزرای کابینه مسئولیت اکثر ادارات دولتی را برعهده دارند و سایر وزرا بخش های کوچک تر را مدیریت می کنند. خدمات مدنی فدرال کانادا شامل 75 بخش دولتی است.
ج) قوه قضائیه حکومت فدرال
قوه قضاییه کانادا شامل انواع مختلفی از دادگاه ها می شود و وظیفه حل اعتراضات به قوانین را بر عهده دارد. این دادگاه متشکل از دادگاه های فدرال و استانی و مستقل از قوای مقننه و مجریه است.
فقط حکومت فدرال میتواند قضات دادگاههای مافوق یا سطوح بالا را در استانها منصوب کند و به آن ها حقوق بدهد. هم چنین پارلمان می تواند یک دادگاه عمومی استیناف و سایر دادگاه ها مانند دادگاه عالی کانادا، دادگاه فدرال و دادگاه استیناف فدرال و هم چنین دادگاه مالیاتی را ایجاد کند.
پارلمان دارای قدرت انحصاری قانونگذاری در مورد قوانین جزایی و آیین دادرسی کیفری است. اختیارات فدرال برای قوانین و آیین دادرسی کیفری، رفتار منصفانه و منسجم با رفتار مجرمانه را در سراسر کشور تضمین می کند.
حکومت فدرال قضات دادگاه عالی کانادا، دادگاه های فدرال و دادگاه های برتر استانی و محلی را منصوب می کند. شورای قضایی کانادا مسئول قضات منصوب فدرال است. نقش آن دریافت شکایات مربوط به رفتار قضات، بررسی آن ها و توصیه اقدامات اصلاحی، از جمله اخراج قاضی متخلف است. قضات منصوب فدرال ممکن است تا سن 75 سالگی در سمت خود باقی بمانند.
2. حکومت استانی و قلمرو
تحت سیستم فدرال کانادا، دولت ملی با 10 استان و سه قلمرو قدرت و اختیار مشترک دارد. هر یک از استان ها توسط مجمع تک مجلسی خود اداره می شود، اما نهادهای استانی و قلمرو کانادا تا حد زیادی منعکس کننده نهادهای فدرال آن هستند.
یک تمایز آشکار در قانون اساسی بین استان ها و مناطق وجود دارد. استان ها فقط از اختیارات قانون اساسی و مناطق تحت اختیار پارلمان کانادا از اختیارات تفویض شده استفاده می کنند.
در طول 40 سال گذشته، قوانین فدرال برای هر منطقه یک مجلس قانونگذاری و شورای اجرایی ایجاد کرده است، و قدرت های شبه استانی به سرعت در حال انتقال به ساختار حکومتی قلمروی یا تفویضی هستند. دولت فدرال کانادا از برنامه «پرداختهای متساوی» استفاده میکند تا نابرابری احتمالی در بین منابع بین استانها را برطرف کند.
الف) قوه مقننه حکومت استانی
مجامع قانونگذاری استانی کانادا مجامع قانونگذاری منتخب هستند. طبق قانون اساسی، مناطق تحت کنترل حکومت فدرال هستند اما در عمل قدرت های هر استان به همان منطقه واگذار شده است. قانون اساسی 1982 به هر استان این اختیار را می دهد که قانون اساسی را مطابق استان خود اصلاح کند و برای این اصلاح، موافقت مجلس عوام و سنا (همراه با مقام سلطنت) نیز لازم است.
قوانین اساسی حکومت قلمروی همان قوانین حکومت فدرال هستند. بنابراین فقط پارلمان فدرال می تواند آنها را اصلاح کند. قانون اساسی 1867 علاوه بر بیان اختیارات حکومت فدرال، اختیارات حکومت استان ها را نیز شرح می دهد، از جمله این اختیارات عبارتند از:
- مالیات های مستقیم
- بیمارستان ها
- زندان ها
- امور آموزشی
- ازدواج و مالکیت و حقوق مدنی.
هم چنین این قانون بیان می کند که قدرت در مورد تصمیم گیری برای کشاورزی و مهاجرت باید بین دولتهای فدرال و استانی تقسیم شود. امروزه، همه 10 استان دارای یک سیستم تک مجلسی هستند که از یک اتاق منتخب واحد تشکیل شده اند که تعداد اعضای آن از 27 عضو در جزیره پرنس ادوارد تا 125 عضو در کبک متغیر است.
ب) قوه مجریه حکومت استانی
شورا یا کابینه مجریه، سیاست گذاری و خط مشی عمومی را کنترل می کند. این وظیفه به عهده وزرای منتخب سلطنت و تحت رهبری نخست وزیر کانادا است. کابینه حکومتی توسط نخست وزیر و به تایید مجلس قانونگذاری استانی انتخاب می شود.
پارلمان فدرال و مجالس قانونگذاری استانی و محلی، قوانینی را وضع کرده اند که تاریخ های معینی را برای انتخابات در نظر می گیرد و معمولا (مانند پارلمان فدرال) هر چهار سال یکبار برگزار می شود.
فرماندار کل یا سپهسالار می تواند پارلمان را قبل از تاریخ معین برای انتخابات بعدی منحل کند. به این دلیل که اکثر قلمرها تحت اداره فدرال است، حکومت های محلی نمایندگان سلطنتی ندارند. اساسا کمیسران منتخب حکومت فدرال، حکومتهای محلی را رهبری می کنند. به همین دلیل نقش کمیسر بیشتر جنبه تشریفاتی دارد.
ج) قوه قضائیه حکومت استانی
سیستم دادگاه در سراسر کانادا تقریباً به یک شکل و به استثنای نوناووت، هر استان دارای سه سطح از سیستم دادگاهی است: دادگاه های استانی، محلی یا عوام، دیوان عالی و دادگاه های تجدیدنظر.
دادگاه دادگستری نوناووت یک دادگاه محاکمه تک سطحی است. دادگاه های استانی بیشتر جرایم جنایی، مسائل مالی و خانوادگی را بررسی و در پرونده های حقوقی شخصی مربوط به نقض قرارداد یا سایر ادعاهای مبنی بر ضرر، دادگاه ها قوانین حقوقی عمومی موجود در 9 استان و قلمرو را اعمال می کنند.
در کبک، دادگاه ها قانون مدنی کبک را به کار می برد. دادگاه های استانی، شامل دادگاه های تخصصی مانند دادگاه ها ویژه نوجوانان، دادگاه های خانوادگی و دادگاه های دعاوی کوچک نیز است. هر حکومت استانی قضات را برای دادگاه های خود منصوب می کند.
اگر قصد مهاجرت به کانادا را دارید توصیه میکنیم از موسسات معتبر اقدام کرده و پیش از هر گونه اقدام قانونی با وکیل مهاجرت به کانادا در این زمینه مشورت کنید.
به سوالات زیر پاسخ دهید، ما شرایط شما را دقیق بررسی کرده و بهترین گزینه را به شما پیشنهاد می دهیم.
3. حکومت محلی
بیش از 4500 شهرداری و منطقه دولتی محلی در کانادا وجود دارد. برخلاف حکومت فدرال و استانی، حکومت شهری دارای «نظم حکومتی قانون اساسی» نیست. شهرداری ها توسط مجلس مقننه استانی انتخاب می شوند که برخی از اختیارات خود را به شهرداری ها ناظر بر مناطقی اعم از مناطق شهرستانی، شهری، دهکده ای، دهستانی، دهیاری و روستایی می دهند.
شهرداری ها یا حکومتهای شهری مسئول حوزههایی مانند کتابخانهها، پارکها، سیستمهای آب محلی، پلیس محلی، جادهها و پارکینگ ها هستند. آن ها برای احداث و نظارت بر این مناطق از دولت های استانی مجوز می گیرند.
قوه مقننه و مجریه حکومت محلی
در قانون حکومت شهری بیان شده است که شوراها فقط میتوانند از اختیارات بخش شهرداری در قالب «آییننامه» یا «قطعنامه» استفاده کنند. شوراهای شهرداری متشکل از اعضای شورا هستند و توسط یک شهردار تحت عنوان «مدیر ارشد» یا «مدیر ارشد اجرایی» یا «رئیس شورا»، رهبری میشوند.
این مقام علاوه بر انجام وظایف شورا، باید ریاست در جلسه شورا را به عهده بگیرد. شهردار یا همتای آن باید وظایف خود را مطابق MGA یا هر مصوبه دیگری انجام دهد. شهردار سخنگوی اصلی شهرداری است، مگر این که این وظیفه به یکی دیگر از اعضای شوراها واگذار شود.
شهردار یک شهر با رأی منتخبان شهرداری انتخاب می شود، مگر اینکه شورا آئین نامه ای را تصویب کند که شورا را ملزم به تعیین شهردار از بین اعضای شورا کند. این نقش شامل ریاست شورا، انجام وظایف نمایندگی و تشریفات و ارتباط با سایر سطوح دولتی است.
احزاب سیاسی در کانادا
احزاب سیاسی سازمانهایی هستند که گروهی از افراد متعهد به رویکردی خاص در حکومت را گرد هم میآورند و اهداف مشترکی را بر اساس یک دیدگاه مشترک دنبال میکنند. این رویکرد از طریق سیاست ها بیان می شود. احزاب به دنبال قدرت سیاسی هستند تا بتوانند سیاست های خود را اجرا کنند.
اکثر اعضای پارلمان به یک حزب سیاسی تعلق دارند. اعضای مجلس عوام و معمولا سناتورها متعلق به یک حزب سیاسی تحت عنوان گروه پارلمانی آن حزب شناخته می شوند. هم چنین اعضا ممکن است مستقل از هر گونه وابستگی حزبی باشند.
طبق قانون پارلمان کانادا، یک حزب سیاسی باید حداقل 12 عضو منتخب داشته باشد تا به عنوان یک “حزب به رسمیت شناخته شده” در مجلس عوام به حساب اید. احزاب شناخته شده کمک هزینه های مالی بیشتری دریافت می کنند و حق دریافت بودجه برای گروه های تحقیقاتی خود را دارند.
احزاب سیاسی عمده در کانادا
- حزب لیبرال کانادا
حزب لیبرال کانادا حزبی است که در حال حاضر با نخست وزیری جاستین ترودو (متولد 1971) بر کانادا حکومت می کند. این قدیمی ترین و موفق ترین حزب سیاسی کشور کانادا است. لیبرالها دوست دارند خود را «حزب حاکم طبیعی کانادا» بنامند تا به این حقیقت برسند که آن ها قدرت را برای دورههای طولانی از تاریخ کانادا در دست داشتهاند.
- حزب محافظه کار کانادا
حزب محافظه کار کانادا، دومین حزب بزرگ کانادا در پارلمان و حزبی است که در حال حاضر اپوزیسیون رسمی لیبرالهای جاستین ترودو را در اختیار دارد. همچنین این حزب از نظر تکنیکی جدیدترین حزب کانادا است که در سال 2003 با ادغام حزب محافظه کار مترقی با حزب اتحاد محافظه-کار اصلاحات کانادا تأسیس شد. این ادغام تلاشی برای بازسازی یک حزب محافظه کار واحد و یکپارچه از نوع خود بود که قدمت تاریخی در کانادا دارد.
- حزب دموکراتیک نوین کانادا
حزب دموکراتیک نوین کانادا که در سال های مابین 1939-1929 تأسیس شد، ابتدا به عنوان فدراسیون تعاونی مشترک المنافع شناخته شد، در اصل یک حزب سوسیالیستی بود که به سرنگونی دموکراتیک نظام سرمایه داری و اجرای یک دولت اختصاص داشت.
در دهههای پس از آن، این حزب رویکرد معتدلتری به خود گرفت و امروز از هدف جامعه سوسیال دمکراتیک با «اقتصاد مختلط» دفاع میکند، که در آن دولت به شدت اقتصاد را تنظیم میکند اما آن را اداره نمیکند. امروزه، این حزب از نظر اعتقادی کاملا شبیه به حزب لیبرال است، اما در مورد مالیات بر شرکتهای ثروتمند و بزرگ، مقررات زیستمحیطی و سیاست خارجی غیرمداخلهگرایانه موضعی تهاجمیتر دارد.
- حزب بلوک کبکوا
یکی از بزرگترین مسائل در سیاست معاصر کانادا این است که آیا استان فرانسوی زبان کبک باید از کانادا جدا شود و کشور خود را تشکیل دهد یا خیر. در زبان سیاسی کانادا، افرادی که از این ایده حمایت می کنند، به عنوان جدایی طلب یا همان حزب بلوک کبکوا شناخته می شوند.
- حزب سبز کانادا
حزب سبز کانادا حزب نسبتا جدیدی در صحنه سیاسی کانادا است. اگرچه بیش از 30 سال طول کشید و تا اوایل دهه 2000 نتوانست آرا زیادی را جلب و تا سال 2011 اولین عضو پارلمان خود را انتخاب کند.
مهاجرت به کانادا و هرآنچه لازم است بدانید
نقش احزاب مخالف در کانادا
بحث عمومی در مورد قوانین پیشنهادی، در مورد خط مشی عمومی و عملکرد قوه مجریه برای کار پارلمان ضروری است. احزاب مخالف نقش تمرکز و نظارت بر وظایف نمایندگی و اعضای پارلمان را دارند. آن ها عهده دار نظارت دقیق بر قوانین و حمایت از دیدگاه های متفاوت در مورد مسائل عمومی هستند.
طبق کنوانسیون، حزبی که دومین کرسی مجلس را دارد به عنوان اپوزیسیون رسمی معرفی می شود. رهبر آن حزب در صورتی که از اعضای منتخب مجلس باشد، رهبر اپوزیسیون میشود و از ملاحظات خاصی مانند حضور بی قید و شرط و نامحدود در مناظرهها و حق طرح اولین سؤال در طول جلسه مجلس را برخوردار است. طبق قانون، دولت باید قبل از اتخاذ تصمیمات و انتصابات مهم، باید با رهبر مخالفان مشورت کند.
نقش زنان در مجلس کانادا
از سال 1921، نمایندگان زنان در پارلمان کانادا به تدریج افزایش یافته و در سال 2021 رکوردی جدید از حضور زنان در پارلمان ثبت شده است. در روز انتخابات در سپتامبر 2021، زنان 103 کرسی از 338 کرسی مجلس عوام یعنی 30.5 درصد از مجلس را به دست آوردند.
این اولین بار بود که درصد زنان در مجلس عوام از 30 درصد فراتر رفت. تا 22 نوامبر 2021، زنان 49 درصد از کل سناتورها را تشکیل می دادند (13 کرسی خالی بود). از 1 اکتبر 2021، کانادا از نظر حضور زنان در مجالس عوام پارلمان های ملی در رتبه 59 در سراسر جهان قرار گرفت.
حضور زنان از لحاظ تاریخی در سنای کانادا بیشتر از مجلس عوام آن بوده است. سناتورها بر خلاف نمایندگان مجلس منصوب می شوند و ملاحظات فعلی در مورد سیاست انتصاب در جهت دستیابی به تعادل جنسیتی است. در حالی که برابری جنسیتی قبلا در سنا برقرار بوده است (در دسامبر 2020، 47 سناتور زن و 47 سناتور مرد وجود داشت)، زنان همچنان در مجلس عوام نماینده کمتری دارند. در سال 1993، کیم کمپبل اولین نماینده کانادا و تا به امروز اولین نخست وزیر زن کانادا بوده است.